سفارش تبلیغ
صبا ویژن
گناهى که پس از آن مهلت دو رکعت نماز گزاردن داشته باشم مرا اندوهگین نمى‏دارد . [نهج البلاغه]


ارسال شده توسط محمدامیرتوحیدی در 89/2/11:: 11:7 عصر
ویژگى قرائت ‏حفص
آیةالله محمد هادى معرفت

یگانه قرائتى که داراى سندى صحیح و با پشتوانه جمهور مسلمین استحکام‏یافته،قرائت‏حفص است.این قرائت در طى قرون پى در پى تا امروز هم‏واره میان‏مسلمانان متداول بوده و هست و تداول آن به چند سبب بر مى‏گردد:

1- سبب اول،همان است که قبلا به آن اشاره شد.در واقع،قرائت‏حفص همان‏قرائت عامه مسلمانان است،زیرا حفص و استاد او عاصم شدیدا به آن چه که باقرائت عامه و روایت صحیح و متواتر میان مسلمانان موافق بود،پاى بند بودند.این‏قرائت را عاصم از شیخ خود ابو عبد الرحمان سلمى و او از امام‏<امیر المؤمنین‏»اخذکرده است و على علیه السلام به هیچ قرائتى جز آن چه با نص اصلى وحى که میان مسلمانان‏از پیامبر صلى الله علیه و آله متواتر بوده،قرائت نمى‏کرده است.این قرائت را عاصم به شاگرد خودحفص آموخته است.از این‏رو در تمامى ادوار تاریخ مورد اعتماد مسلمانان قرارگرفت و این اعتماد عمومى صرفا از این جهت‏بوده است که با نص اصلى و قرائت‏متداول توافق و تطابق داشته است.نسبت این قرائت نیز به حفص،به این معنانیست که این قرائت مبتنى بر اجتهاد حفص است،بلکه این یک نسبت رمزى است‏براى تشخیص این قرائت و قبول قرائت‏حفص،به معنا قبول قرائتى است که حفص‏اختیار کرده و پذیرفته است،زیرا این قرائت از روز نخست‏بین مسلمانان متواتر ومتداول بوده است.

2- عاصم در بین قراء،معروف به خصوصیات و خصلت‏هایى ممتاز بوده که‏شخصیتى قابل توجه به او بخشیده است.وى ضابطى بى‏نهایت استوار و در اخذ قرآن از دیگران بسیار محتاط بوده است،لذا قرائت را از کسى غیر از ابو عبد الرحمان‏سلمى که از على علیه السلام فرا گرفته بود،اخذ نمى‏کرد و آن را بر زر بن حبیش که قرائت را ازابن مسعود آموخته بود،عرضه مى‏کرد.

ابن عیاش مى‏گوید:<عاصم به من گفت:هیچ کس جز ابو عبد الرحمان،حرفى ازقرآن را براى من قرائت نکرد و من هر وقت که از پیش وى باز مى‏گشتم،مسموعات‏خود را درباره قرآن به زر بن حبیش عرضه مى‏کردم.ابو عبد الرحمان نیز قرائت را ازعلى علیه السلام و زربن حبیش از عبد الله بن مسعود،اخذ کرده بودند» (1) .از این جهت است که‏به تعبیر ابن خلکان:<عاصم در قرائت،یگانه مورد عنایت و توجه بوده است‏» (2) .به‏این ترتیب،در تمام دوره‏هاى تاریخ،قرائت عاصم قرائتى بوده که بر همه قرائت‏هاترجیح داشته و بین عامه مسلمانان رواج داشته و همگان بدان توجه داشته‏اند.

قاسم بن احمد خیاط(متوفاى 292)که از افراد حاذق و مورد وثوق بود،در قرائت‏عاصم،امام به شمار مى‏آید و از این جهت مردم اتفاق بر آن داشتند تا قرائت او را بردیگر قرائت‏ها ترجیح دهند (3) .

در ابتداى قرن چهارم،در جلسه قرائت ابن مجاهد قارى بغداد،پانزده تن‏متخصص قرائت عاصم وجود داشته است و ابن مجاهد تنها قرائت عاصم را به آنان‏تعلیم مى‏داد (4) .نفطویه،ابراهیم بن محمد(متوفاى 323)که پنجاه سال آموزش‏قرائت را به عهده داشت، هر وقت که جلسه خود را آغاز مى‏کرد،قرآن را به قرائت‏عاصم مى‏خواند و پس از آن به قرائت‏هاى دیگر مى‏پرداخت (5) .

امام احمد بن حنبل نیز قرائت عاصم را بر دیگر قرائت‏ها ترجیح مى‏داد،زیرامردم کوفه که اهل علم و فضیلت‏بودند،قرائت عاصم را پذیرفته بودند (6) .همان طورکه ذهبى نقل کرده است:<احمد بن حنبل گفته است:عاصم مورد وثوق بود و من قرائت او را اختیار کرده‏ام‏» (7) .

لذا تمام ائمه قرائت کوشش کرده‏اند تا اسناد قرائت‏خود را به عاصم به روایت‏حفص به خصوص متصل کنند.امام شمس الدین ذهبى مى‏گوید:<بالاترین چیزى‏که براى ما به وقوع پیوست‏به دست آوردن قرائت قرآن عظیم از طریق عاصم است‏».

او سپس اسناد خود را متصلا تا حفص نقل مى‏کند که او از عاصم و عاصم ازابو عبد الرحمان سلمى و وى از على علیه السلام و از زربن حبیش و او از ابن مسعود گرفته واین دو(على و ابن مسعود)آن را از پیامبر صلى الله علیه و آله اخذ کرده و پیامبر صلى الله علیه و آله نیز به واسطه‏جبرئیل از خداوند گرفته است (8) .

از این‏رو،هم واره بزرگان و شاخص‏هاى فقهاى امامیه،قرائت عاصم به روایت‏حفص را ترجیح داده و برگزیده‏اند،زیرا آن را یگانه قرائت‏برتر و مطابق با لهجه‏فصیح قریش که قرآن بر وفق آن نازل گشته مى‏دانستند که عرب و مسلمانان بر آن‏توافق دارند.

دانش‏مند بزرگ و مجاهد ابو الحسن ثابت‏بن اسلم حلبى،از شاگردان برجسته‏تقى الدین ابو الصلاح حلبى و جانشین او در آن دیار، که حدود سال(460)به درجه‏رفیع شهادت نائل گشت،کتابى ارزنده در ترجیح و توجیه قرائت عاصم نگاشته وروشن ساخته که قرائت او همان قرائت قریش است (9) .

نیز ابو جعفر رشید الدین محمد بن على بن شهر آشوب(متوفاى 588)در کتاب‏پر ارج خود<المناقب‏»گوید:<عاصم قرائت را از ابو عبد الرحمان سلمى فرا گرفته،که‏او نیز قرائت تمامى قرآن را از على امیر مؤمنان علیه السلام دریافت نموده و اضافه مى‏کندفصیح‏ترین قرائات،قرائت عاصم است،زیرا از ریشه آن فرا گرفته و هر آن چه‏دیگران کج رفته‏اند،او راه استوار را انتخاب نموده است‏» (10) .

هم چنین فقیه گران مایه ابو منصور جمال الدین حسن بن یوسف،ابن مطهر علامه حلى(متوفاى 762)در کتاب‏<المنتهى‏»گوید: <بهترین قرائت‏ها نزد من قرائت‏عاصم است‏» (11) .

قارى بزرگ قدر عماد الدین استر آبادى-از علماى قرن نهم-کتابى در خصوص‏قرائت عاصم نوشته و سند خود را به او بیان داشته است.این رساله در این باب‏یگانه است و براى دختر شاه طهماسب صفوى نگاشته و در خاتمه آن،آن چه را که‏از شاطبى در قصیده شاطبیه‏اش فوت شده،یاد آور شده و استدراک نموده است (12) .

معلم و قارى بزرگ مصطفى فرزند محمد ابراهیم تبریزى،مقیم مشهد مقدس که‏در قرن یازده مى‏زیسته(ولادت وى به سال 1007 بوده)رساله‏اى ارزنده در اسنادقرائت عاصم تالیف نموده است (13) .خلاصه،کتب فراوان و متعددى بر دست‏بزرگان‏علما درباره ارزش قرائت عاصم به رشته تحریر در آمده و هم‏واره دانش مندان باجمهور مسلمین در بها دادن به قرائت عاصم هم دوش و هم صدا بوده‏اند،که براهمیت‏شان این قرائت دلالت دارد.علاوه بر مزایاى دیگر که شرح آن رفت.

3- از طرف دیگر،حفص که قرائت عاصم را در مناطق مختلف رواج داده به‏انضباط و استوارى شایسته‏اى معروف بود و از این جهت همه مسلمانان علاقه‏مندبودند تا قرائت عاصم را به خصوص از وى اخذ کنند.علاوه بر آن که حفص،اعلم‏اصحاب عاصم نسبت‏به قرائت او بوده و در حفظ و ضبط قرائت عاصم برابوبکر بن عیاش،هم ردیف خود،پیشى گرفته بود (14) .

ابو عمرو دانى گوید:<حفص کسى است که قرائت عاصم را براى مردم تلاوت‏مى‏کرد و در ترویج آن مى‏کوشید.او در بغداد و در مکه به آموزش قرائت عاصم‏همت گماشت‏» (15) .

ابن المنادى گفته است:<پیشینیان حفص را در حفظ و ضبط قرآن برتر ازابن عیاش مى‏دانستند و او را به ضبط کامل قرائتى که از عاصم آموخته بود،توصیف کرده‏اند» (16) .

شاطبى درباره وى مى‏گوید:<و حفص و بالاتقان کان مفضلا (17) ،حفص به جهت‏دقت و اتقان در قرائت،برتر از دیگران شمرده مى‏شد».

ارباب نقد و تحقیق روایت‏حفص را از عاصم روایتى صحیح مى‏دانند.ابن معین‏گوید:<روایت صحیحى که از قرائت عاصم باقى است، روایت‏حفص بن سلیمان است‏» (18) .

با این کیفیت،قرائتى که بین همه مسلمانان رواج یافت،قرائت عاصم از طریق‏حفص است.

4- علاوه بر آن اسناد حفص در نقل قرائت عاصم از على امیر المؤمنین علیه السلام،اسنادى صحیح و عالى است که در دیگر قرائت‏ها نظیر ندارد،زیرا:

اولا عاصم قرائت را به طور کامل از احدى غیر از شیخ و استاد خودابو عبد الرحمان سلمى اخذ نکرده که شخصیتى بزرگ و موجه به شمار مى‏آمد و اگرعاصم این قرائت را بر دیگرى عرضه کرده است،صرفا براى حصول اطمینان‏بوده است.

ابن عیاش مى‏گوید:<عاصم بن من گفت:احدى حرفى از قرآن را براى من قرائت‏نکرد،مگر ابو عبد الرحمان سلمى که قرآن را از على علیه السلام اخذ کرده است.من موقعى‏که از نزد ابو عبد الرحمان باز مى‏گشتم،آن چه را که فرا گرفته بودم بر زربن حبیش که‏قرائت را از عبد الله بن مسعود اخذ کرده بود،عرضه مى‏کردم‏» (19) .

ثانیا هیچ گاه عاصم با استاد و شیخ خود ابو عبد الرحمان سلمى مخالفت‏نورزید،زیرا یقین داشت آن چه را از او فرا گرفته،دقیقا همان است که او از على علیه السلام‏فرا گرفته است.عاصم در این باره گوید:<من در قرائت هیچ اختلافى باابو عبد الرحمان سلمى نداشتم و در هیچ مورد با قرائت او مخالفت نورزیدم،زیرابه یقین مى‏دانستم که ابو عبد الرحمان سلمى نیز در هیچ موردى با قرائت على علیه السلام‏مخالفت نورزیده است‏» (20) .

ثالثا عاصم،اختصاصا اسناد طلایى و عالى قرائت‏خود را به ربیب خود حفص (21) منتقل کرده و نه به هیچ کس دیگر!و این ضیلت‏بزرگى است که تنها حفص در بین‏دیگر قراء،بدان ممتاز است.این همان شایستگى ویژه است که براى حفص فراهم‏آمد تا مسلمانان به او روى آورند و تنها قرائت او را بپذیرند.حفص مى‏گوید:<عاصم‏به من گفت:قرائتى را که به تو آموختم،همان قرائتى است که از ابو عبد الرحمان‏سلمى اخذ کرده‏ام و او عینا از على علیه السلام فرا گرفته است و قرائتى را که به‏ابوبکر بن عیاش آموختم،قرائتى است که بر زربن حبیش عرضه کرده‏ام و او ازابن مسعود اخذ کرده بود» (22) .



1- ذهبى،معرفة القراء الکبار،ج 1،ص 75.

2- وفیات الاعیان،ج 3،ص 9،شماره 315.

3- ابن الجزرى،الطبقات،ج 2،ص 11.

4- ذهبى،معرفة القراء الکبار،ج 1،ص 217.

5- ابن حجر،لسان المیزان،ج 1،ص 109.

6- ابن حجر،تهذیب التهذیب،ج 5،ص 39.

7- ذهبى،میزان الاعتدال،ج 2،ص 358.

8- معرفة القراء الکبار،ج 1،ص 77.

9- به نقل از<صفدى‏».ر.ک:ذهبى،سیر اعلام النبلاء،ج 18،ص 176،شماره 92 پاورقى شماره 1 و نیز مقدمه‏کتاب‏<الکافى‏»ص 18 عاملى،و اعیان الشیعه،ج 4،ص 7،ستون 2.سید عاملى نسبت کتاب یاد شده را به وى ازذهبى نقل مى‏کند.

10- مناقب آل ابى طالب،ج 2،ص 43.

11- منتهى المطلب،چاپ سنگى،ج 1،ص 273،فرع ششم.

12- ر.ک:تهرانى،الذریعه،ج 17،ص 55،شماره 304.

13- همان،ج 12،ص 236،شماره 1542.

14- ابن الجزرى،طبقات القراء،ج 1،ص 254.

15- همان.

16- النشر فى القراءات،ج 1،ص 156.

17- شرح الشاطبیة(سراج القاری‏ء)،ص 14.

18- النشر فى القراءات،ج 1،ص 156.

19- معرفة القراء الکبار،از ذهبى،ج 1،ص 75.

20- همان و الطبقات،ج 1،ص 348.

21- حفص،فرزند همسر عاصم و در دامن وى پرورش یافته بود.

22- ابن الجزرى،طبقات القراء،ج 1،ص 348.

علوم قرآنى صفحه 235


کلمات کلیدی :

درباره
صفحات دیگر
آرشیو یادداشت‌ها
لینک‌های روزانه
پوندها
786