آنچه از مالت رفت و تو را پند آموخت ، از دستت نشد و نسوخت . [نهج البلاغه]


ارسال شده توسط محمدامیرتوحیدی در 89/1/28:: 12:42 عصر
 
قرآن و برخورد با اندیشه‌ها

حسین فرتاش

« إِنَّ هذَاالقُرانَ یَهدِی لِلَّتیِ هِیَ أَقَومُ » همانا این قرآن (انسانرا) به استوارترین راه‌ها هدایت می‌کند قرآن نیز همانند کتب آسمانی ما قبل خود کتابی است از جانب خالق بی‌همتای هستی و زیر بنای تمدن اسلامی است . در طی قرون گذشته به جرأت می توان گفت هیچ کتابی از نظر عدم تحریف و کتابت صحیح به استواری قرآن نمی رسد . و با نظر به این تفاوت اساسی که کتب آسمانی تحریف شده و آیات مجعولی به آن افزوده شده بود و یا بعضی از آیات اصلی آن کتب آسمانی از نصّ اصلی حذف گردیده بود بدین جهت احکام و دستورات آنها نمی توانست بصورت حدود و آیات الهی در جامعه پیاده گردد و در صورت پیاده شدن در جامعه چه بسا مشکلاتی را فراهم می آوُرْد. ولی خداوند متعال در سورة حجر می فرماید: « إِنّا نَحْنُ نَزَّلنا الذکّرَوَ إنّا لَهُ لَحافِظونَ» ما خود قرآن را نازل کردیم و محافظ آن خواهیم بود » و این کتاب آسمانی برای همة بشریت و در همة اعصار بوده و هر چه زمان سپری می شود حقایق زیادی از این کتاب آسمانی آشکار می گردد. چنانکه پیامبر اکرم (ص) می فرماید: « لَهُ نُجوم‏ٌ وَ عَلی" نُجومِهِ نُجوُمٌ لاتُحصی" عَجائبُهُ وَ "لا تبلی" غَرائب]ه] فیهِ مُصابیعُ اٌلهُدی" وَ مَنازِلُ اٌلحِکمَهِ » .
« برای قرآن ستارگانی است و برای ستارگان آن ستارگانی دیگر‌. شگفتیهایش پایان نمی‌پذیرد و عجائبش کهنه نمی شود در آن چراغهای هدایت و منازل حکمت است ». (بحارالانوار جلد 89 ص 17 مجلسی محمد باقر )
تمام اندیشمندان و متفکران مسلمان و غیرمسلمان در مورد اعجاز و غیر بشری بودن قرآن اذعان کرده و قلم فرسایی نموده اند در حالیکه صنف دیگری از گروهای مذکور اقدام به تحریف یا معارضه با قرآن کرده اند که سرانجام پیامدی جز اظهار عجز و ندامت در مقابل عظمت قرآن نداشته است . در قرآن کریم پرودگار متعال چندین بار این نکته را که « قرآن به زبان عربی فصیح نازل گردیده است تا بشریت قادر به بکار بستن دستورات و احکام آن باشد » بیان فرموده است و این نکته را میرساند که حقیقت قرآن همین کلمات و حروف ظاهری نیست بلکه هر آیه ای از آنرا باطنی است و هر آیه‌اش چراغی است روشنگر راهروان مکتب اسلام .
ولی امروزه بعضی از انسانها با غرق شدن در حیات مادی و هوی و هوس نفسانی و غوطه ور شدن در دغدغه‌های عصر ماشینیزم به قصد جدا کردن حساب علم و دین از همدیگر هر چه بیشتر بر محجوریّت قرآن افزوده‌اند در حالیکه چهارده قرن از زمان نزول وحی بر پیامبر اکرم (ص) سپری گردیده است و پس از این زمان مدید بشری که در باب علم به پیشرفتهایی چشمگیر دست یافته است هنوز به سختی توانسته است پرده جهل از صورت اصول و قواعد متقن علمی منجمله بسیاری از مجهولات علوم سماوی و نجوم شناسی و فقهی و اجتماعی و اقتصادی بردارد موقعی که همان انسانها به قرآن رجوع می‌کنند در می‌یابند آن حقیقتی را که حالا آنها بدان دست یافته اند قرآن با صراحتی وصف ناپذیر چهارده قرن پیش هنگامی که در جزیرة العرب بیش از 17 نفر قادر به خواندن و نوشتن نبوده اند بیان فرموده است . اما در باب اینکه برخورد قرآن با اندیشه‌ها چه کیفیتی دارد و در چه مقوله‌ای است بایستی مطالب بصورت صریح‌تر و واضح‌تر بیان گردد و چون موضوعات برخوردی قرآن در قبل و هنگام و بعد از عصر نزول در سطح گسترده‌ای است و قرآن در مواردی احوالاتی را که در مورد امتّها بصورت شرطی بیان فرموده است و مربوط به مقوله های بعد از عصر نزول است و مواردی را در مورد امتهای پیشین بیان فرموده است و بسیاری از آیات دارای شأن نزول هستند بایستی تقسیم بندی کوتاهی در مورد برخورد قرآن با اندیشه‌ها صورت پذیرد که در وسعت فکری نگارندة حقیر ارائه می گردد.
1ـ الف : اندیشه هایی که طرز تفکّر و زبان حال مومنین به خدا و پیامبر و کتاب اوست . این اندیشه‌ها با کلام خداوندی همسو و هم جریان بوده و خداوند نیز بسیاری از آنها را برای انسانها در قالب آیات قرآنی بازگو می نماید . نمونه های این نوع در قرآن کریم زیاد است بطور مثال هنگامی که حضرت لقمان(ع) فرزند خویش را موعظه می نماید محتوای پند و موعظة حضرت لقمان چنان ارزشمند است که خداوند متعال در قالب آیاتی برای تمام بشریت بیان می نماید . این نوع اندیشه ها در اوج و تعالی حکمت انسانی است که خداوند متعال کلام خود را از زبان انسانهایی به تکامل رسیده بیان می دارد . و راه و طریق درست اندیشیدن و درست عمل کردن را به انسانها می آموزد چرا که در آیة 12 سوره لقمان می فرماید: « ما به لقمن مقام علم و حکمت عطا فرمودیم » و این مصداق بارزی است بر این این مطلب که در اثر تقوا و ورع انسان به مقامی میرسد که سخنش از سنخ کلام‏‎ُ الله بوده و همسو با جریان هدفمند آفرینش باشد، و یا در مورد حضرت ابراهیم (علی نبینّاواله و علیه السلام) که به پدر یا به قولی عموی خود آزر می فرماید از بت پرستی دست بردارد و دنباله رو شیطان معصیت کار نباشد و در ترس این است که عذاب خدا دامن او را گیرد و در دوزخ با شیطان همنشین باشد که خداوند متعال در آیات (41-50 سورة مریم ) با تذکرة ابراهیمی شروع کرده و سپس اندیشه ها و خط مشی او را در قالب آیاتی برای انسانها بازگو می نماید و این می نمایاند که ارزش اندیشة ابراهیمی به حدی است که بایستی در طول قرون و اعصار جاودانه بماند و چراغی باشد بدست آنهایی که سیر عبودیت اله العالمین را گم کرده اند و در تیه ظلمت و گناه سرگردان و ناتوان مانده اند . فرق بین اندیشة ابراهیمی و اندیشة شوم طاغوتیان و فرعونیان در این است که (گرچه همة آنها در قرآن کریم جاودانه مانده اند) اندیشة ابراهیمی قبل از اینکه در قرآن ذکر شود تذکرة وی و بیوگرافی های اوب یان می گردد و خبر از صداقت و نبوت او به بشریّت اعلام میگردد . ولی اندیشة فرعونی قبل از اینکه مطرح گردد خبر از « إِنّه طغی » به میان می آید و چهرة طاغوتی او برای همیشه در تاریخ باقی می ماند و ابراهیم (ع) شایستگی آنرا پیدا می کند که لقب خلیلُ الرّحمن را وارث گردد.
ب : اندیشه‌هایی که باور و اعتقادات یهودیان و نصرانیان بوده و اکثر برخورد قرآن و برهانهای قرآن با چنین اندیشه هایی سروکار دارد و خداوند در قرآن پس از اینکه این طرز تفکرات و اندیشه ها را مطرح فرموده است .
منطق اعلایی که یک شیوة ادبی بسیار ماهرانه می باشد جواب داده است و در نهایت آنها را مذموم و مردود شمرده است . به طور مثال در آیة 80 سورة بقره هنگامی که نبی اسرائیل گفتند خداوند ما را با آتش جهنمی عذاب نمی کند مگر ایام معدودی خداوند متعال می فرماید: ای پیامبر بگو آیا بر این گفتار خود ادعایی دارید یا از خدا عهد و پیمانی گرفته‌اید که خداوند در مورد گفتار شما تخلف نکند یا اینکه به خیال جاهلانة خود چیزی را به خدا نسبت می دهید این نوع طرز برخورد منطقی با اندیشه های یهود و نصاری در قرآن تا حدی بی بدیل است .
و یا هنگامی که یهود و نصاری به مسلمانان گفتند که داخل آئین یهودیّت یا نصرانیت شوید تا هدایت یابید خداوند بر پیامبر اکرم(ص) فرمود: « ای پیامبر بگو که آیین ستودة ابرهیم را پیروی می کنیم که پاک و منزّه از شرک است . »
در ضمن برای باطل ساختن اندیشة آنان می فرماید: که شما در مقابل سخن آنها بگویید که ما به خدا و آنچه بر ما نازل شده و آنچه به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و فرزندان او و موسی و عیسی نازل شده و آنچه پیامبران از جانب خدا آورده‌اند ایمان داریم . ولی این آیات جواب آنان است خط بطلان کشیدن بر عقاید آنان زمانی ست که در پی ایات فوق می فرماید : اگرآنها به آنچه شما ایمان آورده اید ایمان آورند راه حق را یافته اند و گرنه در شقاوت و بدبختی خواهند بود و این نیز بالاترین حد برخوردارست که علاوه بر رد عقیدة آنان با منطقی را سختر عقاید آنان را می کوبد . در حقیقت به تعبیر قرآن آنان خودشان حقیقت را می دانستند و خود را به نادانی زده بودند تا اسلام نیاورند. جالب اینجاست همان یهود و نصاری بهشت را نیز از آن خود می دانستند و در آیة 111 سورة بقره این مطلب بوضوح شرح داده شده است . ولی منطق برخوردی قرآن در این مورد نیز جالب توجه است . خداوند اینبار در قبال سخن آنان که « هیچ کس وارد بهشت نمی شود مگر اینکه یهودی یا نصرانی باشد» می فرماید: آن خیالپردازی آنان است! فقط با یک جملة کوتاه و سپس سند گفتارشان را می طلبد .
1ـ ج ـ اندیشة کفار و شرکین و بت پرستانی که یا در صدد اشکال تراشی بر وحی و پیامبر بوده اند و یا در صدد مقابلة عقیدتی و جهل و عناد در مقابل وحی الهی به پیامبر بوده اند .
چنانکه در آیة 148 سورة انعام خداوند می فرماید: « بزودی آنانی که شرک شدند خواهند گفت اگر خدا می خواست ما و پدرانمان شرک نمی شدیم و … در پی همین گفتار خداوند متعال در آیة مذکور می فرماید« آیا بر این سخن مدرک قطعی دارید؟ و گرنه از خیالات باطل خویش پیروی نمی کنید»
یا در سورة یونس آیة 68 هنگامی که کافران این مطلب را می گفتند که خدا فرزندی را اتّخاذ کرده است خداوند با بیانی نرم در دنبالة آیه در مقابل اندیشة باطلشان می‌فرماید: «‌ إِنْ عِندَکُمْ مِنْ سُلطانٍ بِهذا؟» « آیا بی دلیل و از روی جهالت نسبت به خدا چنین می گویید؟ آیا برهانی دارید؟» سپس پس از این پرسش در آیة بعد می فرماید: ای پیامبر بگو آنانی که به خدا چنین نسبت دروغی می دهند رستگاری ندارند.
مورد دیگری در سورة عنکبوت در آیة 12 در مورد اندیشة کافران بیان شده است که کافران بر اهل ایمان گفتند که شما از طریقة ما پیروی کنید اگر به خطا رفتید بار خطاهای شما را ما به دوش می گیریم قرآن نیز در مقابل سخنان و اندیشه های باطل کفار می فرماید که آنها دروغ می گویند و هرگز بار گناهانشان را به دوش نگیرند. این نوع برخورد با اندیشه های کفار یک نوع آگاهی دادن به اهل ایمان و درهم ریختن کاخ اعتقادات کفار می باشد یک نکتة قابل قبول توجه نیز در این اندیشه های بی اساس وجود دارد و آن این است که هرجا که کفّار و مشرکان درصدد مبارزة فکری با مسلمانان و پیامبر اسلام برآمده اند و خواسته اند با نفوذ دادن افکار بی بنیان و غیر معقول خود در ذهن مسلمانان شبهه ایجاد کنند بلافاصله خداوند با یک بیان کوتاه که مبنی بر درخواست سند افکار و گفتار آنان است اندیشه‌های آنان را مردود ساخته است و با اطمنیان می‌توان گفت قرآن تنها کتابی است که تمام نیازهای بشر رابا برنامه‌ای جامع مرتفع ساخته است و هیچ شبهه ای را بی پاسخ نگذاشته است و استوارترین بیانها در پاسخ معاندین بکار گرفته است .
1 ـ دـ برخورد با اندیشه هایی که در مورد قرآن در شک و تردید هستند و در مورد نزول وحی و نزول وحی قرآن توسط وحی بر پیامبر در شک و تردید هستند و بعضاً معتقدند که این کتاب عظیم توسط پیامبر(ص) نوشته شده و کار پیامبر اکرم (ص) می‌باشد. برخوردی که با افکار و اندیشه های متردّد در قرآن صورت می پذیرد در اصطلاح فرهنگ قرآنی تحّدی نامیده می شود.
تحدّی از نوعی ظرافت برخوردار است . در قرآن کریم در سورة بقره و یونس و هود و اسراء خداوند متعال آنهایی را که در شک و تردید هستند به تحدّی طلبیده است. علاوه بر این که بعضی ازاعتقادات مورد بحث افرد متردّد هستند در بعضی مورد هم قرآن آنان را افترا گویان یا آنهایی که عقیده دارند قرآن کار پیامبر ست که به خدا نسبتداده است معرفی می نماید . شاید یکی از ظریفترین نکات در قرآن آیات مربوط به تحدی باشد . در سورة اسراء آیة 88 خداوند متعال می فرماید: « ای پیامبر بگو تمامی انس و جن جمع شوند و یار و یاور هم بشند تا کتابی مثل قرآن بیاورند نخواهند تونست کتابی مثل قرآن بیاورند » در این آیة مبارک خداوند خداوند توان بشری و انسانی و جن ها را در کتابت نسخه‌ای همچون قرآن بطور قطعی نفی می کند ولی در سورة ثود آیة 13 سوره یک نوع پرسشی را خداوند متعال مطرح می نماید و یکفراخون کم حجم تر از کل قرآنرا مطرح می نماید در این آیة قرآنی پرودگار متعال می فرماید: « آیا شما می گویید قرآن دستاورد و حاصل نبوغ پیامبر(ص) می باشد شما هم هر چه در تون دارید بغیر از خداوند متعال بکار برید و ده سوره از این مفتریات و بهم بافته ها را فراهم کنید . در حقیقت این مورد دوّم یک نوع تخفیف در کمّیت تحدّی به حساب می ید . ولی باز هم در آیة 23 سورة بقره و ایة 38 سورة یونس با مضمونی مشابه به هم بار دیگر خدای بزرگ مرتبه، درجه و کمیّت تحدی را کاهش داده و فقط می فرماید: « اگر در آنچه مابر بندة خود نازل کردیم در شک و تردید هستید تنها یک سوره همانند قرآن بیاورید و در این موردهم هر چه بجز خداوندمتعال در توان دارید بکار گیرید اگر راست می گویید »‌ بنابراین در اهمیّت وحی قرآن از سوی خداوند بر پیامبر اکرم (ص) به عنوان یگانه برنامة سعادتبخش بشر این سه چهار آیه بس که از ناحیة مقدس ذات باریتالی بوده و هر گونه شک و تردید نسبت به این امر بزرگ همانا ظلم بزرگی محسوب می گردد.
اما از آنجا که کلّ قرآن کریم بهترین مثمرثمرترین برنامه ریزی حیات انسانی می‌باشد بنابراین این مجموعة بی نظیر و گرانبها بهترین راه ها را فراروی انسانها باز می‌کند و توان بالقوّه استعداد انسانی را در مسیر حرکت بسوی تکامل به فعلیّت می رساند. امّا با توجه به مطالب مورد بحث قبلی برخورد عقیدتی و اندیشه ای قرآن منحصر به موارد فوق نیست . چنانکه در آیاتی از قرآن خداوند متعال سرگذشت هلاکت بار اقوام و امتهای پیشین همچون قوم عاد و ثمود و نوح و فرعون را در اثر مبارزه با توحید و یگانه پرستی بیان می دارد . و این آیات در درجة اوّل برای عبرت‌گیری تمام انسانها و در وهلة بعدی برای انذار مشرکین و کفّار و کجروان بیان گردیده است . این آگاهی دادن و انذار خط مشی ها را برای تمام انسانها ترسیم می کند و یا اینکه در بعضی آیات اوضاع و احوال اهل بهشت و دوزخ را برای ترسیم تصویری آشکار و واضح از نتیجة اعمال نیک و بد در ذهن انسانها بیان می دارد . مطالب مذکور در این نوشتة کوتاه فقط تعبیری نمادین و کوتاه و بدون بسط کلی ارائه گردیده است و فقط در حد یک برداشت اجمالی می باشد و قلم انسانی ناتوان از بیان کلیة جوانب مطالب و موعظه های قرآنی ست و هر اسنانی به اندازه علم و دانش خود از این اقیانوس بی کران بهره مند می گردد.
به امید روزی که در اثر عمل به دستورات قرآن و اسلام تمام صحنة گیتی و تمام انسانها شاهد اعتلای کلمه الله بوده و کفر ونفاق و ظلم و ستم در سراسر دنیا جای خود را به عدل و توحید و برادری و برابری داده و همه جای دنیا مدینة فاضله ی باشد که در آن دستورات حیاتبخش اسلام سرلوحة زندگانی بشر قرار گیرد. انشاء الله
خداوندا! کسانی را که در راه ترویج این کتاب گرانقدر تو پیوسته مجادت می نمایند موفق بدار و ما را در زمرة خادمین قرآن محشور بفرما
« آمین یا رب العالمین »
« والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته »

.


کلمات کلیدی :

درباره
صفحات دیگر
آرشیو یادداشت‌ها
لینک‌های روزانه
پوندها
786